Justice for All

The Motto of the Theology State in Iran

The Motto of the Islamic Republic of Iran (IRI), it is better to be feared than to be loved. The IRI is using Iron Fist by utilizing Machiavelli doctrine of Fear, Fraud and Force to rule Iran.

Think Independently, and freely because you are a free person.




Monday, July 02, 2007

جنگهای داخلی و تجزيه کشور ها با ورود دموکراسی يا جمهوری

http://ettelaat.net/07-maj/news.asp?id=21411


روم باستان که حدود ٥٠٠ سال به شکل جمهوری و دارای مجلس بود ، بارها غرق در خون گشت توسط جنگهای داخلی و مافيای مجلس.ژوليوس سزار هم در مجلس توسط سناتورها به قتل رسيد،، کشور هندوستان که تجزيه شد و ميليونها انسان کشته شدند تا به گاندی ثابت شود که شعار عدم خشونت او شکست خرده است , و يا جنگهای داخلی آمريکا نيز مورد ديگری است ، فراموش نکنيد کشتارهای اروپا و جنگهای ناپلئون را و هزاران هزار نمونه ديگر از کشتار و تجزيه کشور ها به ميمنت ورود دموکراسی يا جمهوری. چه جمهوری وچه نظام پادشاهی شکوفا نخواهند شد اگر جامعه, اين حکومتها را پشتيبانی نکند.کشور چکسلواکی تجزيه شد ، اما حالا همين کشورها تلاش ميکنن که دوباره وارد اروپای متحد بشوند، هموطن آيا اين حرکت مسخره نيست؟ يکی نيست بياد از اين متفکران بپرسه تجزيه شما چی بود ؟ حالا چرا ميخوا هين بيائين تو اروپای متحد؟بارها و بارها روشنفکران ايرانی نظام شاهی را به باد مسخره گرفته و هزاران هزار ايراد از نظام شاهی گرفتند و ميگويند: جواب تمام مشکلات امروز ايران, در دموکراسی و جمهوری است. خانمان و آقايان روشنفکر!! قدری چشم خويش را باز کنيد و ببينيد که با ورود دموکراسی کداميک ازاين مشکلات ذکر شده در جامعه ايران ظاهر خواهد شد. ايران در انقلاب ٥٧ نشان داد که جامعه هيچگونه آگاهی سياسی را ندارد و مردم با اين انقلاب نشان دادند که صلاحيت حکومت مردم بر مردم را ندارند . کشور چکسلواکی تجزيه شد ، اما حالا همين کشورها تلاش ميکنن که دوباره وارد اروپای متحد بشوند، هموطن آيا اين حرکت مسخره نيست؟ يکی نيست بياد از اين متفکران بپرسه تجزيه شما چی بود ؟ حالا چرا ميخوا هين بيائين تو اروپای متحد؟هموطن عزيز، مراقب باش تا ما چنين حرکت بيهوده ای را نکنيم! جمهوری هميشه مساوی بوده با خونريزی و تجزيهجامعه فعلی ايران, قرنها فاصله دارد با دموکراسئيکه هم اکنون در آمريکا بر قرار است. تازه علاوه بر آن در آمريکا يک دموکراسی ٢ حزبی وجود دارد و به مجرد ظهور سومين حزب در آمريکا,بايد گفت که زمان وداع با آزادی در آمريکا خواهد رسيد و ما ديديم که در دهه ٦٠ و ٥٠ حزب کمونيست جايگاهی در آمريکا نداشت، و اما در حال حاظر بيش از ١٠ حزب در داخل و خارج ايران در تلاش برای نابودی و تجزيه شدن ايران را دارند.اگر روزی مردم ايران موفق به سرنگونی رژيم آخوندی بشوند ، احزاب خارج از کشور دست از نزاع با يکديگر را بر نخواهند داشت و مدام در جنگ و ستيز با يکديگر خواهند بود و اگر به ايران برگردند ايران نيز مثل فلسطين صحنه جنگ احزاب خواهد بود هموطن عزيز, آينده دموکراسی و جمهوری در ايران بسيار تاريک و مه آلود است , بيراهه جمهوری بسيار بسيار تنگ و خطرناک است ، ما هيچگاه نميتوانيم يک شبه به قله دموکراسی غرب برسيم. ما بعد از گذشت صد سال حتی يک قدم هم به جلو پيش نرفتيم هموطن عزيز! در اروپا قبل از انتخابات ، احزاب قولهای بسياری را به مردم خويش ميدهند و وقتيکه بعد از انتخابات به قدرت ميرسند تنها کاری را که انجام نميدهند ، اجرای قولهای حزب پيروز گشته است. اينقدر از احمدی نژاد ايراد نگيريد زيرا جمهوری يعنی انجام ندادن قولها و وعدها ، البته اينجانب از آمريکا خبر ندارم اما در اروپا که چنين استشما روشنفکران!,, يک کشور را نام ببريد که بدون خونريزی و تجزيه به جمهوری رسيده و من ١٠٠ کشور در طول تاريخ نام ميبرم که تجزيه شد و ميليونها انسان فنا شدند، علاوه بر اين فراموش نکنيم که تجزيه طلبی در عصر حاضر در ايران وجود دارد و جای تاسف دارد که ايرانيان بعد از ٢٥٠٠ سال که در کنار يکديگر در خوشی و سختی با هم زندگی کردند امروز با پيدايش نفت و پول مفت بانگ تجزيه سر دهنددر آينده, اسم تجزيه طلبان و کسانيکه کمک در اين امر را کردند هيچگاه در کنار کورش کبير, بابک خرمدين ، رئيس علی, فردوسی و ديگر مبارزين ايران دوست قرار نخواهد گرفتخاندان پهلوی, چه کارها که برای ايران کردند اما مردم ايران چشمشان بسته بود و آنها در پی ملايان ، بختيار و مصدق بودند. اين آقايان چه کاری انجام دادند برای ايران ، اگر تخمی را که اين آقايان در ايران کاشتند تخمی بهشتی بود ، بايد امروز محصول حاصل از اين تخم نيز بهشتی بودالبته شما روشنفکران می فرمائيد، صنعت نفت را فقط مصدق ملی کرد و شاه ايران هيچ کاره بود، اما سانسور فيلم گوزنها را شاه مقصر بود ، هر نقصی را در ايران شاه مقصر بود ولی پيروزيها را ديگران مصبب بودندهموطن برخيز و آگاه باش زيرا محصولی که ايران امروز درو ميکند ، حاصل تخمی است که مصدق در قيام ٢٨ مرداد، ملايان و بختيارها در سال ٥٧ در ايران به نام تجدد ، دموکراسی و جمهوری کاشتند ( تجدديکه هزاران سال سابقه تاريخی دارد)ءءبختياريها امروز میگويند که اين تنها بختيار بود که آينده ايران را پيش گوئی گرد و گفت : مردم شما ديکتاتوری چکمه را رها می کنيد و ميرويد دنبال ديکتاتوری نعليناين سخن که يک غيب گوئی نبود ، هر آدمی با نيمچه عقلش اگر حرفها و کتابهای خمينی را ميخواند همين نظر را داشت، جبهه ملی و روشنفکران ايران نيز خوب ميدانستند که خمينی چه در سر داشت اما اينکه به مردمشان حقيقت را نگفتند بزرگترين جنايت را به ايران کردندتمام اين آقايان خوب ميدانستند که خمينی چه افکاری در سر داشت اما تمام آنها به مردم ايران خيانت کردند. هموطن ايرانی, چگونه ميتوان قبول کرد که بنياد اين احزاب, بر ميهن دوستی استوار بوده است؟حال صرفنظر ميکنم که آقای بهرام مشيری نا دانی سياسی روشنفکران آن زمان را بر گردن شاه مظلوم ايران ميگذارد، اميدوارم که مردم ما در اين مورد نصبت به شا ه فقيد کم لطف نباشندبايد بگويم در هر کشوری که در آن دموکراسی است مدير کل يک حزب به نخست وزيری ميرسد ، اما آقای بختيار خود نخست وزير ميشود. در صورتيکه مدير کل جبهه ملی, آقای دکتر سنجابی بود که در آن زمان در پاريس تشريف داشتند تا با خمينی مشورت کنند و زمانيکه متوجه شدند بختيار خود را وزير کرده تحت اعلاميه ای بختيار را از جبهه ملی اخراج کردند و خمينی هم همزمان دولت بختيار را به رسميت نشناخت. هموطن ايرانی! اين داستان برای ما که دموکراسی را در خارج ديده ايم خنده دارترين حرکت سياسی است از سوی دموکراتهااين حرکتی را که بختيار انجام داد, بی ادبانه ترين حرکتی است که يک دموکرات يا جمهوريخواه ميتواند انجام بدهد ، و يا آقای بختيار چگونه به خود اجازه داد که فرودگاه را به روی خمينی ببندد؟ آيا او شعار((خمينی رهبر)) مردم را نميشنويد؟ شخصی که فرياد دموکراسی سر ميدهد و مسببب سرنگونی شاه ميشود چگونه فرودگاه را به روی خمينی ميبندد و فرياد مردم را نميشنود؟بايد عرض کنم اگر انقلاب ٥٧ به خونريزی کشيده شد، مقصرش آقای شاپور بختيار بود که بر خلاف تمام يارانش در حزب جبهه ملی عمل کرد و دولت يک کشور را نابود کرد. اين بختيار بود بود که سبب شد خمينی دولت او را به رسميت نشناسد و فتوا دهد برای سرنگونی ارتش و دولتآقای بختيار اسم زيبائی را به خود نهاده بود،،، مرغ طوفانهموطن عزيز آيا بدبختی امروز ايران را همان روشنفکران و جمهوری خواهان سالهای ٥٧ و قبل از آن برای ما به ارمغان نياوردند؟آيا همين آقايان جمهوری خواه نبودند که چشمشان را بستند و گفتند خمينی رهبر ؟bardia.forohar@gmail.com

No comments: